|
Saturday, March 31, 2007
خیالت راحت جنگ نیست جنگ نمی شود بشود هم آخرش یکی دو تا موشک همه تان از توی قبرها چرا در آمده اید دوباره من نمی دانم به خدا نمی دانم من قرار نیست هیچ کس از من نخواسته شعر برای سربازهای مرده؟ باشد فعلا این زیر اسمتان را بنویسید . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
[+]
----------------------------------
[1]
Thursday, March 29, 2007
شب بود توی فاو شب بود بچه ها با کلاش شکار گلوله می رفتند دوشکا کردی می خواند گرم بود سرد نبود اصلا باد لعنتی بی دلیل می لرزید
بلندگو از دوسوی رودخانه ها صدا می داد هی یا ایها الSoldiar اطلع النار الی الاعدا واعدوا لهم ما استطعتم من قوه و بعدش بمیر توی خاموشی
شب بود توی فاو شب جنازه پروانه روی رودخانه از شب تمیز بود شانه های صخره های ابله از ستاره ها سنگین
گوش کن تاریخ ما چاره ای نداشتیم به ما گفته بودند باید و باید توی گوشهای بچه ها صدا می کرد باید از خط می گذشتیم از تهران از بغداد از سوسنگرد از بصره تا بیت المقدس تا قدس قداست ما پشت آن خط بود و فاصله تا خط آتش گوش کن تاریخ گوش کن ما به جز مردن چاره ای نداشتیم
شب بود شبهای فاو از زن و برزن خالی شد فریادها رنگ التماس گرفتند
قطار قطار تکه های آدم از آنسوی رودخانه می آمد
[+]
----------------------------------
[0]
Wednesday, March 28, 2007
نارنجک دو طرف دارد یک طرفش که پرت می شود و یک طرفش که منفجر هر دوسوی نارنجک غمگینند
[+]
----------------------------------
[1]
Friday, March 23, 2007
کفنت را مرتب کن سرباز چکمه ات کجاست؟ یکی بیاید این حیف نان را از توی قبرستان جمع کند آبروی ارتش را برده هی جانی این احمق بدون تابوت گه می خورد توی قبرستان ارتش راه می رود خبر دارت کو؟ امشب تکیه می آیی؟ نارنجک خورده باشی فردا قرار است آقا بیاید امشب تکیه می آیی؟
دشت از صدای ما پر است سردار آسمان را بیخود دوربین می اندازی گوش کن گوش کن همه ما اینجاییم فک کن گوش کن
[+]
----------------------------------
[0]
Wednesday, March 21, 2007
آخرش بهار شد دیدی؟ آخرش بهار شد همه آمریکاییها را می کشیم بر می گردیم قربان پاهای کوچکت بروم روی تخته های خانه هلو شکوفه داده نه؟ شمشیرم را هنوز تمیز می کنی؟ اینجام آقا پای عکستان همه حرفهایتان را می شنوم به خورشید تابان قسم دیگر ازدواج نخواهم کرد دینگ دینگ صدایم می آید آقا؟
[+]
----------------------------------
[1]
Monday, March 19, 2007
مثل گلنگدن کشیده ته سنگر خف باشد مگر می شود آدم گلنگدن فولاد است سارا ندارد دست بند روسری ندارد یاد شبهای مرخصی نمی افتد کله را می برد بالا گلوله در می رود موشک می آید و دست سالم آدم بی هوا پی روسری که آن سوتر افتاده می گردد
[+]
----------------------------------
[0]
Friday, March 16, 2007
دم عیدی هوای سمنوهای مادرم را دارم و اینکه تو ازکنار سفره عید من هم کجایی الان؟ من خودم الان کجا هستم؟ کریسمس بابا نوروز برای جکی از آن دستکش قشنگ ها خریده؟ مبادا دوباره عاشق کسی بشوی دارم بر می گردم
[+]
----------------------------------
[0]
Thursday, March 15, 2007
هفت تیر شکسته ات را می بوسم سردار دستهای بریده من را می بوسی؟
[+]
----------------------------------
[0]
Tuesday, March 13, 2007
فرمانده گفت این دشمن را که کشتی می رویم خانه این ده را که بگیریم این دفعه اگر پیروز شویم بار آخر است ما نفهمیدیم کشتن فرمانده تنها راه خانه رفتن بود
[+]
----------------------------------
[2]
Sunday, March 11, 2007
و شب تا در آمده از غروب تازه تازه توپها صدا كردند وصداي خودي و دشمن قاطي شد فرمانده ها با دوربين بسته آسمان همديگر را نگاه مي كردند گلوله مهدي كله احمد را پراند و تير اخمد قلب مهدي را پاره كرد جبهه از بوي ساره و سارا پر بود
[+]
----------------------------------
[0]
Friday, March 9, 2007
اشکالی ندارد هم قطار مایی توی یک جنگیم حتی اگر سرباز دشمن هستی گلوله از اسنایپر خوردن افتخار است آهان همینجا خوب است به قلبم بزنی خوب است بوی منیژه توی سنگر می پیچد
[+]
----------------------------------
[1]
Tuesday, March 6, 2007
تق تق تق تق تق تتق د د د د د د د د سکوت تفنگ بزرگتر پیروز نبرد خواهد بود
[+]
----------------------------------
[0]
Sunday, March 4, 2007
مهم نیست چه فایده دارد که مردم بگویند مقصر کی بوده؟ چه فرق می کند مهم این است که من حالا مردم دستم از دنیا کوتاه است و منیژه امشب گیسوانش را روی شانه های یک دیلاق دیگر می ریزد
[+]
----------------------------------
[1]
Saturday, March 3, 2007
قرار بود پلاکم روی پله ها افتاد و خونم توی جوب ریخت و جنازه ام چه فرق داشت روی توی از کدام رودخانه رد شد چه کسی گریه کرد چه فرق داشت قرار بود غیر این باشم فرمانده قرار بود غیر این باشم
[+]
----------------------------------
[0]
|