دیشب
یحیی مرد
من
روی صورتش دست کشیدم
سرد بود
سرد خشک تندرا
با پوشش گیاهی تلخ
و دریاچه ای از خون
که بوی جمیله میداد
[+]
----------------------------------
[0]
زیرسیگاری را تکاندم در کیسه ی زباله
قاب عکس را تکاندم
که خاکش بریزد
آلبوم را تکاندم تا ازعکس ها
بریزد برف روییده بر سرو ریش
خودم را کجای خانه بتکانم
وقتی صدای بیسیم چی
در سرم الو می کشد هنوز؟
عمار عمار یاسر
عمار عمار یاسر
سوختیم برادر
سیگار را می تکانم در زیر سیگاری
حرکت از نو
شهرام شهیدی
[+]
----------------------------------
[0]
دویدم تا پشت خاکریز
آنجا فرخ را خاک کرده بودیم
اسحاق را
ادموند
و میثم که داماد سنگرمان بود
بیبیب بیب
بیبیب بیب
چراغانی کرده بودیم که اولی را زدند
و توپ دوم را احمدرضا گرفت
می گفتند عقاب آسیا است
و توپ سوم ...
میثم به حجله رفت
نامردها
گربه را دم حجله سر بریده بودند
دویدم تا پشت خاکریز
جایی که ما را خاک کرده بودند
شهرام شهیدی
[+]
----------------------------------
[0]
و ستون آبی رنگی از شهدا
گرد پرچم بود
سکوت آبی رنگی
از مردگان تشنه و ساکت
که بی وقوف و وقفه
پلک می زدند مدام
ستونی از مرده های یخ زده
چشمهای مات
"ما جنگ را نبردیم ابالفضل
هیچکس برنده نمی شود"
هیچکس برنده نشد
مرد بیملاحظه
هر دو شمشیرش را
ملاحم
بر زمین گذاشت
کویر را نگاه کرد
هر دو تای دست های تنهایش
روی خاک مانده بود
[+]
----------------------------------
[0]
چه تفاوت ساده ی تلخی درست می کند مردن یا نمردن بین آدم ها راه رونده بودن یا نرونده بودن بچه ی تپل مرده داشتن یا نداشتن چه تفاوت ساده ی تلخی است بین آنها که رفتهاند و آنها که سعی می کنند تاب بیاورند. نبودن نشدن نتوانستن تمام حرفهایی که از نه شروع می شود و آرامش بخش اند و پایان دهنده اند و گزینه های جهان را به یک غمگین زیبا می کشانند.
غم اصلی دنیا گزینه های شادمان و دونده ی جهان اند سرگرم خندیدن زمانی که
مرده ای
و مردیدن
زیباترین چشمها را
نابوینا می سازد
[+]
----------------------------------
[0]
سرباز
خسته و زخمی از راه رسید
زن از خانه رفته بود
زخمی که او را
در قطار و جنگل و جاده
نکشته بود
در خانه کشت
رسول_یونان
[+]
----------------------------------
[0]