بی پلاکی های جنگی که نیامده

توی جبهه ها همه جبهه ها یک قبری هست که شاعر لاغری توی آن خوابیده این برای هیچ کس مهم نیست یکسری آدمند که توی بیابان می افتند و هیچ کس سراغشان را نمیگیرد آدمهای بی عرضه ای که قبل از آنکه بتوانند فرار کنند گلوله خورده اند. این هیچ خوب نیست این اصلا عادلانه نیست. آدمها بالفرض هم که بمیرند نباید توی بیابان بی پلاک بمانند. پلاک خیلی مهم است پلاک سرباز از تفنگش خیلی بیشتر ارزش دارد. یک کسی باید یادش باشد. یک کسی باید یادش بیاید...

 

 
   


Thursday, August 25, 2016
 

سرباز خسته
آخرین جنازه ازگلوله را
توی تابوت دسته دار گذاشت
تفنگش را بوسید
و ردیف تانکهای بی خیال را
نگاه کرد
که آوازه خوان از پای تپه می آمد

" ما تا
تا ته دنیا تا
 نمی شنوم حرفاتا
رد می شوم از پاتا
در حیات و
مماتا
ما تا"

سرباز خسته
فکر کرد
عجب داستان طولانی است
این بازدیدهای بی خیال فامیلی
این همه جنازه های فلزی مدفون
هوا سردش بود
سرباز خسته دیگر
معنای سرما را
نمی فهمید