بی پلاکی های جنگی که نیامده

توی جبهه ها همه جبهه ها یک قبری هست که شاعر لاغری توی آن خوابیده این برای هیچ کس مهم نیست یکسری آدمند که توی بیابان می افتند و هیچ کس سراغشان را نمیگیرد آدمهای بی عرضه ای که قبل از آنکه بتوانند فرار کنند گلوله خورده اند. این هیچ خوب نیست این اصلا عادلانه نیست. آدمها بالفرض هم که بمیرند نباید توی بیابان بی پلاک بمانند. پلاک خیلی مهم است پلاک سرباز از تفنگش خیلی بیشتر ارزش دارد. یک کسی باید یادش باشد. یک کسی باید یادش بیاید...

 

 
   


Friday, February 19, 2010
 
بچه های شهر
رفته اند دیلمان
دنبال حرفهای خیابانی
دنبال حرفهای ونک
سینمای عصر جدید
ولگردی در
تمام خیابانها
بچه های شهر
توی دستهای دختر
گریه کرده اند
به خاطر دختر
زیر تانک رفته اند
گاز داده تا شهرک
تا امین آباد
بچه های شهر
پشت دیوارهای شهر
رفته اند دیلمان
سیگار برگ کشیده اند
با لحاضات سیگاری
و داثم همیشه
دستشان روی سینه های هم بوده

- حالا که ما مردیم
چفیه مد شد

- متنفرم از این
سینه های کوچک
کونهای استخوانی
چشمهای ریز
نگاههای استخوانی

- دلم برایت
درد می کند جوان
گلوله فرض کن خورده باشی
عکست هم باشد
دلیلی ندارد
برای شماره دادن
رفته باشم پارک
تو
آنجا نباشی

- انقلاب را
بی خیال شو
زود تر درش بیاور
حرف مفت بود
اولین سکست کی بوده؟

- دیگر حتی نماز هم کیف نمی داد

Tuesday, February 16, 2010
 
قدیمها
شورتم را که می شستم
یادت می افتادم
حالا
وقت شورت شستن نداریم