نفر بوده
گلوله خورده
بعدش دیگر
نفر نبوده
[+]
----------------------------------
[0]
سنگر به سنگر
جبهه را فتح کردیم
از پترزبورگ
تا پاریس
پر از جنازه مرتضی بود
توی سطل آشغال
چشم آدم انداخته بودند
هواپیما می آمد
تانک می آمد
کماندو می آمد
سگ می آمد
عنکبوت می آمد
عقرب می آمد
دست آدم کنده
توی صحرا بود
سوار های شمر بن ذوالجوشن
دنبال بچه ها بودند
نارنجک انداختم
دشمن نمرد
تیر زدم
دشمن نمرد
دوشکا زدم
دشمن آنجا بود
هیچ جوری نمی مردند
تمام عالم دشمن بود
غرق شدم توی جبهه
غرق شدم توی خاک
توی خاک
پر از سرود و پرچم و سخنرانی است
[+]
----------------------------------
[3]
آخر جنگ آخر دنیاست
آخر دنیا را می خواهید؟
قسمت قشنگ زندگیتان
توی همین سنگرهاست
بعدا که جنگ تمام شد
همیشه یاد من می افتید
سخنرانی خوبی بود
حالا برویم سر زندگی
نامه مادر آمده
از وضع پایش راضی نیست
می گوید
مریم
دارد می خارد
زودتر برگرد
چه جور بنویسم برایت؟
دلم برایت گرفته است
[+]
----------------------------------
[1]
شیر علی هنو
پشت ای قله اس
شیر علی هنو
می چکونه
تا گلوله هس
شیر علی زنده اس
گلوله ام که تموم شه
شیر علی
برنوی خالی رو
رو یه دشت خالی
می چکونه
با گلوله عمیق زرد
درست میون پیشونی
با دستمال بسه قرمز
رو به دستای زخم مهربونی
[+]
----------------------------------
[1]
به خودت می گویی
این یکی هم
بمیرد
جنگ تمام شده
بدو می روم پیشش
و توی دشت با هم
شلتاق می زنیم
هیچ کس ولی نمی گوید به آدم
جنگ فقط با مردن خود آدم
تمام خواهد شد
[+]
----------------------------------
[2]
شب سنگین است
سنگ است
سقف است
سرباز خوابیده یاد جنگل می افتد
یاد روسریهای قرمز در باد
یاد بچه های باز
باران و
یاد ترانه و
اینها
یاد مرضیه
توپخانه
چشمهایش را می بندد
و همان تکه هایی از تنش
که باقی مانده را
دفن می کند
سرباز خوابیده
جوی کوچکی جاری است
از کناره چشم
رویای پوسیده
[+]
----------------------------------
[2]