بی پلاکی های جنگی که نیامده

توی جبهه ها همه جبهه ها یک قبری هست که شاعر لاغری توی آن خوابیده این برای هیچ کس مهم نیست یکسری آدمند که توی بیابان می افتند و هیچ کس سراغشان را نمیگیرد آدمهای بی عرضه ای که قبل از آنکه بتوانند فرار کنند گلوله خورده اند. این هیچ خوب نیست این اصلا عادلانه نیست. آدمها بالفرض هم که بمیرند نباید توی بیابان بی پلاک بمانند. پلاک خیلی مهم است پلاک سرباز از تفنگش خیلی بیشتر ارزش دارد. یک کسی باید یادش باشد. یک کسی باید یادش بیاید...

 

 
   


Sunday, May 20, 2012
 
غمگینم
چونان پیرزنی
که آخرین سربازی که از جنگ برمیگردد
پسرش نیست!


مایاکوفسکی

Saturday, May 19, 2012
 
کافی است
زحمت کافی است
همین زخمت کافی است
کمی کوچک است
ولی
چونکه توی قلب بود
با دو نمره ارفاق
بمیر
جنگجوی بیچاره

عضلات خسته ام از شادی
فریاد می کشیدند

Wednesday, May 16, 2012
 
نفس بزن کل راه را رفتم بالا 
آن بالا
مردی روی کوه ایستاده بود
گفتم "آقا
اسمتان چیست؟
از صدای تیرها نمی ترسید؟"
گفت
" اسم من شهید است"
و گفت
"تنها شهیدها از تفنگ ها نمی ترسند"

Friday, May 4, 2012
 
تاریخ اما
با شنی های خونین
از خط گذشت
"هه"
با چای پای قرمز
در دشت
تا غروب
تاریخ تشنه بود
تاریخ خسته بود
تاریخ تنها بود