بی پلاکی های جنگی که نیامده

توی جبهه ها همه جبهه ها یک قبری هست که شاعر لاغری توی آن خوابیده این برای هیچ کس مهم نیست یکسری آدمند که توی بیابان می افتند و هیچ کس سراغشان را نمیگیرد آدمهای بی عرضه ای که قبل از آنکه بتوانند فرار کنند گلوله خورده اند. این هیچ خوب نیست این اصلا عادلانه نیست. آدمها بالفرض هم که بمیرند نباید توی بیابان بی پلاک بمانند. پلاک خیلی مهم است پلاک سرباز از تفنگش خیلی بیشتر ارزش دارد. یک کسی باید یادش باشد. یک کسی باید یادش بیاید...

 

 
   


Wednesday, May 20, 2015
 
حالا که آمده اند
حالا که جنگ شد
تمام شد
ما که مرد جنگ نیستیم
دو تا روح تازه سال بیکاریم
اگر جنگ شد
ما
رختخواب سرد شسته را
توی بالکن می اندازیم

عکس از گوهر دشتیی



Friday, May 15, 2015
 

دو رهبر خفته در بين دو بستر
دو عسكر خسته در بين دو سنگر
دو رهبر پشت ميز صلح خندان
دو بيرق بر سر گور دو عسكر

سميع حامد­‌

Wednesday, May 13, 2015
 

کابل
پر از مردهای کوتاهی است
که از من بیزارند
دستارهای ساده می پوشند
ریش بلند دارند
مخفی نمی شوند
می میرند
کابل
پر از پرده های آبی است
و پشت هر پرده
چشمهای سرخ کسی
من را
با غیض نگاه میکند
من را ببرید از کابل
من 
دلم 
جنگل می خواهد