بی پلاکی های جنگی که نیامده

توی جبهه ها همه جبهه ها یک قبری هست که شاعر لاغری توی آن خوابیده این برای هیچ کس مهم نیست یکسری آدمند که توی بیابان می افتند و هیچ کس سراغشان را نمیگیرد آدمهای بی عرضه ای که قبل از آنکه بتوانند فرار کنند گلوله خورده اند. این هیچ خوب نیست این اصلا عادلانه نیست. آدمها بالفرض هم که بمیرند نباید توی بیابان بی پلاک بمانند. پلاک خیلی مهم است پلاک سرباز از تفنگش خیلی بیشتر ارزش دارد. یک کسی باید یادش باشد. یک کسی باید یادش بیاید...

 

 
   


Monday, July 31, 2006
 
ژنرال فریاد زد
"بزنید بزنید تمام گلوله هایتان کفاف سربازهای من نیست"
و سینه های ثریا تمام شد
و چشمهای راضیه
و دستهای مهدی
و توپ فوتبال
و گل
تمام شد
یک گلوله من را کفاف داد
و سیاهی مرا در بر گرفت
 
یک فشنگ جای شوهرت
برای من باز کن
زندانی بند دوم سالن هفت
از هفتاد و دو به بعد
یکی از خیابان ها به تو ختم می شوم

Sunday, July 30, 2006
 
گلوله های دشمن
مزرعه را شخم زد
ژنرالها در زمین باکر
دانه آدم کاشتند
صبح فردا
زمین سیاه تشنه
پر از شقایق بود

Thursday, July 27, 2006
 
سرباز اول
مرد کوچک و ژولیده ای بود
دستانش را می گرفتند
می گفتند
از ما دفاع کن سربازم
دختران به او
دست می زدند
و روی موهای سینه اش دست می کشیدند
و او برایشان از
دندان مرده می آورد
یا زنانشان برای کنیزی
سرباز آخرین
سرباز مرده بود
تنها ترین بیابان دیگران یا
زخمی ترین به داغهای شمشیر

Tuesday, July 25, 2006
 
خوابت برده سرباز یا مــُردی؟

Sunday, July 23, 2006
 

 سه راه گنگ

باقرآباد تا شلمچه و کمی بوی خردل

بابا نان داد

بابا آب بابا داد

بابا گلوله داد

باقرآباد به بهشت نزدیک تر است یا مجنون

کمی قرص نان بده برای سردردم

که می گیرد

و ول نمی کند این شعر مرا

آخر کجای خون و سنگر شاعرانه بود

جز بوی شورت همسنگری

که تازه از حمام صلواتی آمده بود


Friday, July 21, 2006
 
سرباز گلوله نخورده مرده
زیاد است.
سرباز هیچ جنگ ندیده.
[توی کامیون راحت می شود زد آدم را وقتی دارد زیر پتو و با شمع برای نامزدش شعر عاشقانه می نویسد]
فاطیمه جان
قهرمان من باشی
من بیایم
پابرهنه سر برهنه تو
حیات دارید نه؟
کچلی های
توی کله ام را تو
مهربانانه
درق
F-15 با سرباز مهربان نیست
هر چه مهندسها می سازند
با سرباز
تنها
فاطیمه
مهربان بود
شوهرش دادند
 

 سنگر ما دو بخش بود

سیب و گلوله
سیب را به همسایه می دادیم
گلوله را برای شهادت لازم داشتیم