بی پلاکی های جنگی که نیامده

توی جبهه ها همه جبهه ها یک قبری هست که شاعر لاغری توی آن خوابیده این برای هیچ کس مهم نیست یکسری آدمند که توی بیابان می افتند و هیچ کس سراغشان را نمیگیرد آدمهای بی عرضه ای که قبل از آنکه بتوانند فرار کنند گلوله خورده اند. این هیچ خوب نیست این اصلا عادلانه نیست. آدمها بالفرض هم که بمیرند نباید توی بیابان بی پلاک بمانند. پلاک خیلی مهم است پلاک سرباز از تفنگش خیلی بیشتر ارزش دارد. یک کسی باید یادش باشد. یک کسی باید یادش بیاید...

 

 
   


Monday, December 16, 2019
 
تانک خواهد آمد
و دست‌های من را
و تفنگ من را
و خودکار سبزی که بوسیده بودی
و ستون‌های سنگر را
که سبز
 بر تمام‌شان نوشته بودم مریم را
پاک خواهد کرد
دنیا از من
خالی خواهد شد
از داستان آنشب توی کوچه
و داستان بعد از اذان ماه پیش
و از کاسه‌ی فلزی سفید
که جای سرخی داشت
پر از آش داغ بود
و توی دستهات می‌لرزید
دنیا از من
خالی خواهد شد
بدون خارشی در سر کسی از من
اگر مادرم بمیرد
که مرد