بی پلاکی های جنگی که نیامده

توی جبهه ها همه جبهه ها یک قبری هست که شاعر لاغری توی آن خوابیده این برای هیچ کس مهم نیست یکسری آدمند که توی بیابان می افتند و هیچ کس سراغشان را نمیگیرد آدمهای بی عرضه ای که قبل از آنکه بتوانند فرار کنند گلوله خورده اند. این هیچ خوب نیست این اصلا عادلانه نیست. آدمها بالفرض هم که بمیرند نباید توی بیابان بی پلاک بمانند. پلاک خیلی مهم است پلاک سرباز از تفنگش خیلی بیشتر ارزش دارد. یک کسی باید یادش باشد. یک کسی باید یادش بیاید...

 

 
   


Wednesday, March 18, 2015
 
"دشمن می تواند هر جوری باشد
عینهو زن آدم
شبیه دختر آدم
شکل برادر آدم"
 صاف توی چشمهام خیره شد
"مثل تو
کثیف و ناامید و اتو نکشیده
هان
مضطرب هستی؟"
بعد سر تکان داد گفت
"دشمن همیشه دراضطراب از
سرباز است
تکه ای از تو دارد
تو دارد از من و تو می ترسد
بگیر
خر تو را بگیر
نزار فرار کند"
مرا گرفت
و توی پیشانیم گلوله زد
توی تکه ی معطر من
وقتی می رفتیم
برای بار آخر خودم را دیدم
جنازه ی رویایم
هنوز تکه ای از تو
توی مشتش بود