بی پلاکی های جنگی که نیامده

توی جبهه ها همه جبهه ها یک قبری هست که شاعر لاغری توی آن خوابیده این برای هیچ کس مهم نیست یکسری آدمند که توی بیابان می افتند و هیچ کس سراغشان را نمیگیرد آدمهای بی عرضه ای که قبل از آنکه بتوانند فرار کنند گلوله خورده اند. این هیچ خوب نیست این اصلا عادلانه نیست. آدمها بالفرض هم که بمیرند نباید توی بیابان بی پلاک بمانند. پلاک خیلی مهم است پلاک سرباز از تفنگش خیلی بیشتر ارزش دارد. یک کسی باید یادش باشد. یک کسی باید یادش بیاید...

 

 
   


Tuesday, November 27, 2012
 

ژاکت آلبالویی که مادرت فرستاده بود
 واقعن بعد مردنت هم
 کثیف نشد
 و نشد از تو
 جدایش کنیم

Sunday, November 18, 2012
 
گازا

مامان ولایت بلا
اینجا
سرت را همینجا بگذار
تو سرزمین نداری گلم
سرت را به سینه ام بگذار
من سرزمین تو خواهم شد
بابایت هم
همینجا دفن است

Thursday, November 15, 2012
 

 تختخواب فنری کنار کمک های اهدایی مردم بم

ضامن نارنجک

و سربازی عراقی با دکمه های باز شلوار


ابن جا شلمچه است

صدای ما را از جهنم می شنوید


Friday, November 9, 2012
 
دس فول

- هر باد بیشرفی در سیم
داستانی غمگین دارد
درباره ی طویله های سر به راهی
که خواستگار تو اند
و گریه هایی که مادر کرده
کس شرات عصای دست و
اسباب دیگر
دوچرخه ی خراب بابا
و خرج عظیم نان
پیت های بسیار وزین نفت
داستان سقف مظلوم خانه

- الو الو
من باد بیشرف توی سیم نیستم
من
شهید راه حق
علی هستم
همانی که
برای رضایتان
دوچرخه خرید

Friday, November 2, 2012
 
هیچ کسی اینجا نیست
قول می دهم
تا آخر این جنگ
که شما برنده شدید
با همین مسلسل خسته
پرهن خونین
و صدای چک چک آب
و صدای بم نفسهایم
در همین سنگر می مانم
این سنگر شبیه خانه مان در سنندج است
مادر آنجا نشسته
عکس بابا هم
و دختر همسایه
کمک کار مادر است
هیچکس اینجا نیست
من شهید شده ام
با مسلسل خسته
من تنها
خیالات مادرم هستم