ژاکت آلبالویی که مادرت فرستاده بود
واقعن بعد مردنت هم
کثیف نشد
و نشد از تو
جدایش کنیم
[+]
----------------------------------
[0]
گازا
مامان ولایت بلا
اینجا
سرت را همینجا بگذار
تو سرزمین نداری گلم
سرت را به سینه ام بگذار
من سرزمین تو خواهم شد
بابایت هم
همینجا دفن است
[+]
----------------------------------
[0]
تختخواب فنری کنار کمک های اهدایی مردم بم
ضامن نارنجک
و سربازی عراقی با دکمه های باز شلوار
ابن جا شلمچه است
صدای ما را از جهنم می شنوید
[+]
----------------------------------
[0]
دس فول
- هر باد بیشرفی در سیم
داستانی غمگین دارد
درباره ی طویله های سر به راهی
که خواستگار تو اند
و گریه هایی که مادر کرده
کس شرات عصای دست و
اسباب دیگر
دوچرخه ی خراب بابا
و خرج عظیم نان
پیت های بسیار وزین نفت
داستان سقف مظلوم خانه
- الو الو
من باد بیشرف توی سیم نیستم
من
شهید راه حق
علی هستم
همانی که
برای رضایتان
دوچرخه خرید
[+]
----------------------------------
[0]
هیچ کسی اینجا نیستقول می دهم
تا آخر این جنگ
که شما برنده شدید
با همین مسلسل خسته
پرهن خونین
و صدای چک چک آب
و صدای بم نفسهایم
در همین سنگر می مانم
این سنگر شبیه خانه مان در سنندج است
مادر آنجا نشسته
عکس بابا هم
و دختر همسایه
کمک کار مادر است
هیچکس اینجا نیست
من شهید شده ام
با مسلسل خسته
من تنها
خیالات مادرم هستم
[+]
----------------------------------
[0]