بی پلاکی های جنگی که نیامده

توی جبهه ها همه جبهه ها یک قبری هست که شاعر لاغری توی آن خوابیده این برای هیچ کس مهم نیست یکسری آدمند که توی بیابان می افتند و هیچ کس سراغشان را نمیگیرد آدمهای بی عرضه ای که قبل از آنکه بتوانند فرار کنند گلوله خورده اند. این هیچ خوب نیست این اصلا عادلانه نیست. آدمها بالفرض هم که بمیرند نباید توی بیابان بی پلاک بمانند. پلاک خیلی مهم است پلاک سرباز از تفنگش خیلی بیشتر ارزش دارد. یک کسی باید یادش باشد. یک کسی باید یادش بیاید...

 

 
   


Wednesday, August 22, 2007
 
سنگر به سنگر
جبهه را فتح کردیم
از پترزبورگ
تا پاریس
پر از جنازه مرتضی بود
توی سطل آشغال
چشم آدم انداخته بودند
هواپیما می آمد
تانک می آمد
کماندو می آمد
سگ می آمد
عنکبوت می آمد
عقرب می آمد
دست آدم کنده
توی صحرا بود
سوار های شمر بن ذوالجوشن
دنبال بچه ها بودند

نارنجک انداختم
دشمن نمرد
تیر زدم
دشمن نمرد
دوشکا زدم
دشمن آنجا بود
هیچ جوری نمی مردند
تمام عالم دشمن بود
غرق شدم توی جبهه
غرق شدم توی خاک
توی خاک
پر از سرود و پرچم و سخنرانی است