بی پلاکی های جنگی که نیامده

توی جبهه ها همه جبهه ها یک قبری هست که شاعر لاغری توی آن خوابیده این برای هیچ کس مهم نیست یکسری آدمند که توی بیابان می افتند و هیچ کس سراغشان را نمیگیرد آدمهای بی عرضه ای که قبل از آنکه بتوانند فرار کنند گلوله خورده اند. این هیچ خوب نیست این اصلا عادلانه نیست. آدمها بالفرض هم که بمیرند نباید توی بیابان بی پلاک بمانند. پلاک خیلی مهم است پلاک سرباز از تفنگش خیلی بیشتر ارزش دارد. یک کسی باید یادش باشد. یک کسی باید یادش بیاید...

 

 
   


Tuesday, November 27, 2018
 

شرمساری
صادق آهنگران



مهم نیست چه‌ می‌خواند
مهم این است
که ما از شما دور ایم
از تمام تکه‌های دنیا
از گلوله‌هایی که ما را می‌کشند
و مال هیچ‌کس
و رویای تلخی که ما را می‌کشد
و مال شما نیست
شما
که از ما دور اید
شما که جای دوری رفته‌اید
بدون این‌که از جا تکان خورده باشید
ما‌ ایم که افتادیم؟
یا شمایید که هرگز بر نمی‌گردید
شما یید که یک مشت استخوان متحرک از
دست‌های‌تان مانده
و کلت‌های سرد
و زیرجامه‌های زرد
لای استخوان
ما از جهان
بابت شما
بسیار شرمسار ایم
بیایید
سر به شانه‌ی هم
زار زار گریه کنیم
ما
یعنی یکی از ما
یا هر دو
هم را
تا ابد از خود
شرمنده کرده‌ایم