بی پلاکی های جنگی که نیامده

توی جبهه ها همه جبهه ها یک قبری هست که شاعر لاغری توی آن خوابیده این برای هیچ کس مهم نیست یکسری آدمند که توی بیابان می افتند و هیچ کس سراغشان را نمیگیرد آدمهای بی عرضه ای که قبل از آنکه بتوانند فرار کنند گلوله خورده اند. این هیچ خوب نیست این اصلا عادلانه نیست. آدمها بالفرض هم که بمیرند نباید توی بیابان بی پلاک بمانند. پلاک خیلی مهم است پلاک سرباز از تفنگش خیلی بیشتر ارزش دارد. یک کسی باید یادش باشد. یک کسی باید یادش بیاید...

 

 
   


Friday, September 4, 2015
 

عکس این بچه هه بیچاره ها رو دیدی؟ ترسیدی نه؟ شکم سفید آدم مرده می ترسونه آدم رو به خصوص اگه مرده بچه باشه آدم از جنازه های توی ساحل می ترسه جنازه های توی قوطی پرچم پوش، آدم از جنازه های دست بسته ی شلمچه می ترسه وقتی که میرسن خونه. جنگ قبل از اینکه جنازه ها بیاد صدای چکمه های تمیز و صدای شیپوره مردای خندون عاشق عملیات، بچه های خط شکن بی تاب از مردن. تازه جنازه ها که بر می گردن آدم می فهمه تازه که کسی مرده شکم سفید جنازه آدم رو تازه یاد جنگ می اندازه. ولی شرمنده جنازه های اصلی بچه های ترسیده ی به ساحل رسیده ان. مردای از شط گذشته ی جون به در برده آدمای بچه جا گذاشته دست جا گذاشته پدر جا گذاشته شوهر جا گذاشته  زشت تر از جنازه های غروبی کنار دریا باز هم هست جنازه های تازه تازه رو خیلی خیلی بعدن ها دریا میاره