برای تمرین تیراندازی، سربازان به آدمکها تیراندازی میکنند. تداوم چنین کاری سبب میشود تا دیگری همچون آدمک تمرین جلوه کند. بدتر اینکه ما انسانها معمولاً در این جنگها با تبلیغات معمول در تلویزیون، روزنامهها، اعلامیهها، پلاکاردها کاری میکنیم تا سربازان ما دیگران را نه انسانهایی با گذشتههایی مشخص و امید و آرزوها، عشقها، که حیوان، کافر، آدمخوار ببینند تا به طیب خاطر بتوانند آنها را هدف قرار دهند.
اگر سربازان با تمرین تیراندازی میآموزند تا دیگری را آدمک ببینند، یا خلبانها، خانههای دیگران را نقطهای بر روی مانیتور، داستان ما را عادت میدهد تا آن دیگری را آدمی ببینیم خاص که فقط یکبار اتفاق میافتد،گاه حتا میتواند، همچنان که در داستانهای سنت اگزوپری، با دیدن یک چراغ یک زندگی را ببیند، خانوادهای که سر شام نشستهاند، مادری که دارد به کودکش شیر میدهد.
پس انگار ما، همهی ما مینویسیم و میخوانیم تا آدمهای گوناگونی بتوانند در کنار هم و با هم بر این کرهی کوچک اما هنوز زیبا زندگی کنند.
بخشی از سخنرانی هوشنگ گلشیری هنگام دریافت جایزه صلح اریش ماریا رمارک، جولای 1999
[+]
----------------------------------
[0]