بی پلاکی های جنگی که نیامده

توی جبهه ها همه جبهه ها یک قبری هست که شاعر لاغری توی آن خوابیده این برای هیچ کس مهم نیست یکسری آدمند که توی بیابان می افتند و هیچ کس سراغشان را نمیگیرد آدمهای بی عرضه ای که قبل از آنکه بتوانند فرار کنند گلوله خورده اند. این هیچ خوب نیست این اصلا عادلانه نیست. آدمها بالفرض هم که بمیرند نباید توی بیابان بی پلاک بمانند. پلاک خیلی مهم است پلاک سرباز از تفنگش خیلی بیشتر ارزش دارد. یک کسی باید یادش باشد. یک کسی باید یادش بیاید...

 

 
   


Friday, August 24, 2012
 
چیز مبهمی ترکید
و من ناگهان دیدم
که چشمهای مردی
و قلب زنی
و دستهای پیرزنی
بر زمین افتاده
چشمهاش بسته بود
و هراس تلخ از مردن
 او را
از من جدا می کرد

 حمید
دیگر نمی ترسید