بی پلاکی های جنگی که نیامده

توی جبهه ها همه جبهه ها یک قبری هست که شاعر لاغری توی آن خوابیده این برای هیچ کس مهم نیست یکسری آدمند که توی بیابان می افتند و هیچ کس سراغشان را نمیگیرد آدمهای بی عرضه ای که قبل از آنکه بتوانند فرار کنند گلوله خورده اند. این هیچ خوب نیست این اصلا عادلانه نیست. آدمها بالفرض هم که بمیرند نباید توی بیابان بی پلاک بمانند. پلاک خیلی مهم است پلاک سرباز از تفنگش خیلی بیشتر ارزش دارد. یک کسی باید یادش باشد. یک کسی باید یادش بیاید...

 

 
   


Wednesday, July 13, 2011
 
همین که نزدیک عملیاتها می شد کوله اش رو پر چیزای خوشمزه می کرد و می رفت هیچوقت هیشکی تو حال عملیاتها ندیدش همیشه بعد عملیات می اومد می گفت خسته نباشین همیشه هم یه چیزی می خورد هیچ وقت با کسی دست نمی داد وضو نمی گرفت ولی زیاد نماز می خوند. جنگ که تموم شد همه دنبالش بودند یکی گفت رفته هویزه یکی گفت تهران یکی هم گفت تبریز هیشکی نفهمید از کجا اومد هیشکیم نگفت کجا رفته