بی پلاکی های جنگی که نیامده

توی جبهه ها همه جبهه ها یک قبری هست که شاعر لاغری توی آن خوابیده این برای هیچ کس مهم نیست یکسری آدمند که توی بیابان می افتند و هیچ کس سراغشان را نمیگیرد آدمهای بی عرضه ای که قبل از آنکه بتوانند فرار کنند گلوله خورده اند. این هیچ خوب نیست این اصلا عادلانه نیست. آدمها بالفرض هم که بمیرند نباید توی بیابان بی پلاک بمانند. پلاک خیلی مهم است پلاک سرباز از تفنگش خیلی بیشتر ارزش دارد. یک کسی باید یادش باشد. یک کسی باید یادش بیاید...

 

 
   


Saturday, January 24, 2009
 
"جورابهایت بوی جبهه گرفته خودت هم همینطور" جورابها را انداخت توی رخت چرکها لباسهایم را هم همینطور. خودم را هم هول داد توی حمام. من همینطور لخت عین گوسفندها نگاش می کردم. زل توی سینه هاش گفت"چی رو نیگا می کنی بسیجی؟"