بی پلاکی های جنگی که نیامده

توی جبهه ها همه جبهه ها یک قبری هست که شاعر لاغری توی آن خوابیده این برای هیچ کس مهم نیست یکسری آدمند که توی بیابان می افتند و هیچ کس سراغشان را نمیگیرد آدمهای بی عرضه ای که قبل از آنکه بتوانند فرار کنند گلوله خورده اند. این هیچ خوب نیست این اصلا عادلانه نیست. آدمها بالفرض هم که بمیرند نباید توی بیابان بی پلاک بمانند. پلاک خیلی مهم است پلاک سرباز از تفنگش خیلی بیشتر ارزش دارد. یک کسی باید یادش باشد. یک کسی باید یادش بیاید...

 

 
   


Monday, October 20, 2008
 

 باران که می زند

نامه های تو خیس این همه فاصله

بوی سیگار و کنسرو لوبیا

بوی نان مانده ی بیات

محضر که می روی گلوله ای

و دیگر هیچ

صدای تو از دل کاغذ پاره

که می گویی تمام

و سیل گلوله ها که تمامی ندارد

زن استوار جاهد بیوه است

زن سرهنگ شادان بیوه است

زن سرجوخه عالمی بیوه است

نامه های بسیاری به " این نشانی درست نیست " رسیده است

به بچه ها بگو به من نگویند عمو