بی پلاکی های جنگی که نیامده

توی جبهه ها همه جبهه ها یک قبری هست که شاعر لاغری توی آن خوابیده این برای هیچ کس مهم نیست یکسری آدمند که توی بیابان می افتند و هیچ کس سراغشان را نمیگیرد آدمهای بی عرضه ای که قبل از آنکه بتوانند فرار کنند گلوله خورده اند. این هیچ خوب نیست این اصلا عادلانه نیست. آدمها بالفرض هم که بمیرند نباید توی بیابان بی پلاک بمانند. پلاک خیلی مهم است پلاک سرباز از تفنگش خیلی بیشتر ارزش دارد. یک کسی باید یادش باشد. یک کسی باید یادش بیاید...

 

 
   


Saturday, July 14, 2007
 
روی سنگم
بنویس
مرده
روی سنگم
بنویس تنها
بنویس با
و زیرش جوری
که فرمانده نبیند بنویس
گلوله روی پیشانی
بنویس
گرمم بود
بنویس
مخم خسته بود
بنویس
نظام جمع به تخمم
خسته ام
چشمهایم می رود در سیاهی
بنویس سر این نبود
همه فهمیدند
نامه مرضیه
در کلاهم بود
تو بنویس
توی هیچ نامه ای از
ترس بابایش
رویم نشد بنویسم
تا کی
چقدر
دوستش دارم
تو
روی سنگ قبم بنویس
مرضی
دانه دانه اعصابم
توی تاریکی
از داغی عشق تو ترکیده...