بی پلاکی های جنگی که نیامده

توی جبهه ها همه جبهه ها یک قبری هست که شاعر لاغری توی آن خوابیده این برای هیچ کس مهم نیست یکسری آدمند که توی بیابان می افتند و هیچ کس سراغشان را نمیگیرد آدمهای بی عرضه ای که قبل از آنکه بتوانند فرار کنند گلوله خورده اند. این هیچ خوب نیست این اصلا عادلانه نیست. آدمها بالفرض هم که بمیرند نباید توی بیابان بی پلاک بمانند. پلاک خیلی مهم است پلاک سرباز از تفنگش خیلی بیشتر ارزش دارد. یک کسی باید یادش باشد. یک کسی باید یادش بیاید...

 

 
   


Tuesday, September 12, 2006
 

 بهار! باز هم سبزی

بــهار! بـاز هـم سـبــزی؟
تــو آشـــكـار و مـــن بـيـنا
بـهــار! بــاز گــلــپوشــی
چه‌قصه رفته با چشمم؟
بنــفــشه چــشــم‌ورو دارد
غـــمـــم هـــزار تـــــو دارد
عـقـاب آهــنـيـن‌پـــيــكر
فــكــنده زآســمان بــر سر
كـــجــا ‌ تــگـرگ‌ مـی‌بــارد
نــصـيـب عــالــم از بــالا
در آتـــــش دو ديـــــوانــه
روانــه خــون خـــلــقی را
مـــگر بــدان نـــظـردوزی
كــه مــن جز اين دو پيــروزی

بــهار! رنـــگ خــون داری
كــه مرگ كــم‌تــر از بـرگت
این شعرجنگی از بانو سیمین بهبهانی منجر به توقیف نشریه نامه شد