بی پلاکی های جنگی که نیامده

توی جبهه ها همه جبهه ها یک قبری هست که شاعر لاغری توی آن خوابیده این برای هیچ کس مهم نیست یکسری آدمند که توی بیابان می افتند و هیچ کس سراغشان را نمیگیرد آدمهای بی عرضه ای که قبل از آنکه بتوانند فرار کنند گلوله خورده اند. این هیچ خوب نیست این اصلا عادلانه نیست. آدمها بالفرض هم که بمیرند نباید توی بیابان بی پلاک بمانند. پلاک خیلی مهم است پلاک سرباز از تفنگش خیلی بیشتر ارزش دارد. یک کسی باید یادش باشد. یک کسی باید یادش بیاید...

 

 
   


Sunday, August 6, 2006
 
جنگ را فراموش نکن. این همه پلاک های ما این همه شقایق که روی قبرهای ما روییده این همه زنها گفتند مردشان رفته شیرشان خشکیده اشک را پاک کن فانوسقه را بیاور ببند آدم آخرش یک جوری می میرد حالا خیال کن از پشت بام بیافتد یا با گلوله جنگ را فراموش نکن شاعر. آدم ها وقتی می ترسند وقتی خسته اند وقتی دلشان می خواهد و زنشان پیششان نیست تازه زیبا می شوند تازه می شود درباره اشان شعر گفت...